ضرر خالص؛ سهام این باشگاه را نخرید!

به نظر می‌رسد که منچستریونایتد به یک سرمایه‌گذاری ضرردهی تبدیل شده است.

به گزارش ۱۱نیوز، منچستریونایتد در چند سال اخیر با بحران‌های زیادی در درون و بیرون از زمین روبه‌رو بوده است.

گلیزرها در دهم آگوست ۲۰۱۲ تصمیم گرفتن که سهام یونایتد را در بورس نیویورک با قیمت پایه ۱۴ دلار برای هر سهم عرضه کنند. اگر در آن زمان هزار پوند روی سهام این باشگاه سرمایه‌گذاری کرده بودید، در حال حاضر و ۱۰ سال پس از این اتفاق نزدیک به ۸۱۴ پوند داشتید.
این در حالی است که همین میزان سرمایه‌گذاری در همین بازی زمانی روی یوونتوس با سود دو هزار پوند، روی فرمول یک با سود ۲۵۶۴ پوندی و روی آتلانتا بریوز با سود ۱۵۸۵ پوندی همراه بود.

چرا عملکرد منچستریونایتد در این بازار (که داو جونز در طول ۱۰ سال نزدیک به ۸۹ درصد در آن رشد کرد) و با توجه به این که آنها بیشتر از ۱٫۱ میلیارد دنبال کننده در شبکه‌های اجتماعی دارند تا این حد بد بوده است؟

بازارها معمولا نگاهی رو به جلو دارند و ممکن است دلیل چنین اتفاقی تلاش برای بهبود شرایط این باشگاه با هزینه گزاف و عدم اعتماد به تصمیم‌گیری‌های انجام شده باشد.
گلیزرها مالکیت یونایتد را از طریق خرید استقراضی در اختیار گرفتند. چنین کاری مثل این است که خانه خودتان را بدهید و مبلغ زیادی به عنوان گرویی برای آن دریافت کنید. حسابرسی این باشگاه در سال ۲۰۰۵ نشان می‌داد که آنها بدون هیچ بدهی و با سود ۶ میلیون پوندی هستنند. یک سال بعد این مبلغ سد همان بود اما آنها ۶۰۴ میلیون پوند بدهی داشتند.

مبلغ این بدهی از سال ۲۰۰۵ به‌صورت مداوم افزایش پیدا کرده است و یکی از دلایل استفاده گلیزرها از وام‌ها PIK است که سود را به هم به مبلغ اصلی اضافه می‌کند. این باشگاه سعی کرد مبلغی را برای پرداخت این بدهی فراهم کند اما مبلغ آن باز هم اضافه شد.

یوفا از معیاری به نام Football Net Debt استفاده می‌کند که مبالغ قرض گرفته شده منهای مبلغ موجود، به‌علاوه درآمد نقل و انتقالاتی کم از هزینه خریدها در باشگاه را محاسبه می‌کند. این معیار برای یونایتد در بالاترین سطح ممکن پس از سال ۲۰۰۸ قرار دارد چون آنها ۱۸۴ میلیون پوند هزینه نقل و انتقالاتی دارند.

نرخ سود روی مبالغ قرض گرفته شده به ۱۶٫۲۵ درصد در اول سال رسید، هرچند این سود با توجه به این که این باشگاه درآمد خوبی داشت و مشکلی برای پرداخت این مبلغ نداشت کاهش پیدا کرد. تمامی سود پرداختی تحت هدایت گلیزرها به ۸۵۵ میلیون پوند رسیده که برای جذب ۱۰ هری مگوایر دیگر کافی است.

منچستریونایتد تحت مدیریت گلیزرها درآمدش را از ۱۵۹ میلیون پوند در سال ۲۰۰۵ به ۶۲۷ میلیون پوند در سال ۲۰۱۹ رساند و دستمزدها هم تحت کنترل بود. با این حال تنها رقبای واقعی این تیم در زمین در سال ۲۰۰۵ چلسی و آرسنال بودند اما از آن زمان تا به حال منچسترسیتی، لیورپول و تاتنهام رشدی قابل توجه داشتند و دیگر تضمینی برای حضور آنها در لیگ قهرمانان وجود ندارد.

با حضور دیوید گیل و سر الکس فرگوسن، یونایتد دستانی مطمئن در هیئت مدیره و یک سرمربی الهام‌بخش روی نیمکت داشت. یک تجارت خوب همیشه باید برنامه درستی برای از دست رفتن یک عضو کلیدی داشته باشد، یونایتد دو عضو کلیدی را از دست داد و هیچ برنامه جایگزینی نداشت.

گلیزرها از زمان بازنشستگی فرگوسن تا به حال سعی کرده‌اند از مربیان این تیم حمایت کنند، بنابراین انتقاد از آنها در این زمینه دشوار است. عدم جذب بازیکنان باکیفیت از سوی این باشگاه باعث شده است که بخش زیادی از سرمایه‌گذاری آنها به هدر رفته باشد. آنها بیشترین هزینه در لیگ برتر در این بازه زمانی را انجام داده‌اند.
علاوه‌بر بانک‌ها، حسابرس‌ها و مدیران هم سود بسیاری از مدیریت گلیزرها بردند. دستمزد دریافتی از سوی مدیران و اعضای هیئت مدیره به بیشترین میزان رسیده است.
سود دریافتی از سوی سهامداران (که اکثر آنها گلیزرها هستند) از سال ۲۰۱۶ باعث خشم هواداران شد است و آنها احساس می‌کنند این پول می‌توانست خیلی بهتر در بخش‌های دیگری هزینه شود.

قیمت سهام یونایتد در اکثر مواقع این ۱۰ سال بسیار بالا بود و حتی سپتامبر سال گذشته پس از جذب کریستیانو رونالدو به ۱۹٫۳۷ دلار رسید اما بازار رو به جلو حرکت می‌کند و هزینه به‌روز رسانی اولدترافورد و معضلات درون زمین باعث سقوطی قابل توجه برای این سهام شد.

در ساختار تقسیم گلیزرها، آنها سهامی با ۱۰ رای و سایر سهامداران سهام با یک رای را در اختیار دارند. این در صنعت تکنولوژی رایج است، جایی که امثال مارک زاکربرگ و ایلان ماسک به‌عنوان رهبرانی بلندپرواز دیده می‌شوند اما به نظر می‌رسد که گلیزرها خودشان را هم ردیف این افراد می‌دانند و شاید بازار با چنین ایده‌ای موافق نباشد.